سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

آنرا که به جز قرب خدا هیچ ندارد

هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد

 

پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم

عاشق شدنم غیر بلا هیچ ندارد

 

از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم

دل مایه‌ی قرب است، صدا هیچ ندارد

 

باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب

موسی همه کاره‌ست، عصا هیچ ندارد

 

از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست

از ناحیه‌ی خویش صبا هیچ ندارد

 

اموال کریمان همه‌اش مال فقیر است

اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد

 

هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد...

مهر علی و فاطمه را... هیچ ندارد

 

***

بگذار که از فاطمه بهتر بنویسم

او را عوض فاطمه مادر بنویسم

 

بگذار که اول صلواتی بفرستم

تا نام تو را خوب معطّر بنویسم

 

تو پا بِگُذاری و منم سر بِگُذارم

تو پا بنویسی و منم سر بنویسم

 

در فکر بقیعم من اگر میل ندارم

بر گنبد خضرات کبوتر بنویسم

 

بگذار در این مرحله که جمله فقیرند

جبریل تو را فطرس دیگر بنویسم

 

تو گاه علی هستی و گه‌گاه محمّد

ماندم که علی یا که پیمبر بنویسم!

 

یکبار تو را خواندم و دوبار علی را

از ذات تو باید دوبرابر بنویسم

 

***

سرها همه خاک کف پایت؛ سر ما هم

پرها همه دنبال هوایت؛ پر ما هم

 

در قرب تو جبریل، پرِ سوخته دارد

زیر قدمت ریخته خاکستر ما هم

 

عیسی که نفس داشت و موسی که عصا داشت

خوب است ببیند که پیغمبر ما هم...

 

بر خاتم ما حک شده: «یا حضرت خاتم»

پس معجزه هم میکند انگشتر ما هم

 

گر آخر این زنده‌به‌گوری قدم توست

پس زنده‌به‌گور قدمت دختر ما هم

 

به فاطمه گفتی «بأبی أنت و امّی»

صد بار فدایش پدر و مادر ما هم

 

از لطف تو نام علی و فاطمه حالا

در مأذنه‌ها پر شده، در منبر ما هم

 

***

راضی شده بودیم به املای محمّد

اما نرسیدیم به معنای محمّد

 

هرآنچه که دارند رسولان، همه دارند

از معجزه‌ی خاک قدم‌های محمّد

 

مولاست همان رحمت امروز پیمبر

زهراست همان رحمت فردای محمّد

 

تفسیر کمالات جلالیِ علی بود

«لا حول و لا قُوّةَ الا»ی محمّد

 

این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست

خوابید اگر «شیر خدا» جای محمّد

 

اسلام محمّد به جز اسلام علی نیست

منهای علی یعنی منهای محمّد

 

در آینه‌ی فاطمه دیده‌ست خودش را

بنشسته محمّد به تماشای محمّد

 

***

با جعفر صادق به روایات رسیدیم

با لطف روایات به آیات رسیدیم

 

عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم

دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم

 

با واسطه ما پیش خداوند نشستیم

از راه توسّل به مناجات رسیدیم

 

در اصل تو «الله» مجسّم‌شده هستی

به ذات خداوند از این ذات رسیدیم

 

از ردّ قدم‌های تو تا خانه‌ی زهرا

یک‌دفعه، دو دفعه، نه به کَرّات رسیدیم

 

از گریه‌ی تو در وسط شعله‌ی خانه

به سوختن مادر سادات رسیدیم

 

ما خاک‌نشینان حرم، عرش‌نشینیم

از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم

 

علی‌اکبر لطیفیان


[ یکشنبه 94/10/6 ] [ 7:6 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

حضرت محمد مصطفی (ص)

میل باران، تب رطب داریم
صد و ده کوزه می به لب داریم

از گریبان پاره مان پیداست
از همه بیشتر طرب داریم

ما پیاله به دست مشهوریم
همه از میکده نسب داریم

از کرامات چشمهای کسی است
اگر ایمان به نام رب داریم

آنچنان والِهیم در خورشید
پنج وعده نماز شب داریم

ما عجم زاده ها به برکت عشق
رتبه بالاتر از عرب داریم

اگر از واجبات می پرسی
مست حب؛ فیض مستحب داریم

ما همه بنده و تو باب نجات
السلام ای حقیقت صلوات

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/10/26 ] [ 10:47 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

کوچه باغ

ای فدای تو جنّ و روح و بشر
وی اسیر تو این همه یکسر

خانه ی جان بدون تو ویران
با تو ویرانه کاخی از مرمر

بسکه گیراست چشم نافذ تو
نمی افتد گدا ز منظر تو

وقت کوبیدن سرای تو شب
گاه حاجت گرفتن از تو سحر

چون تویی اول تمام رسل
آدم بوالبشر شود آخر

کوچه باغ محبّتت خضری
چل چراغ ولایتت اخضر

امّتت را به دایه نسپردی
ای به ما مهربانتر از مادر

ای ذبیح تو هر چه اسماعیل
وی قتیل تو هرچه پیغمبر

ساقیِ می فروش می ریزت
شاهدی چون علی بلند اختر

حجر السود است دیده ی تو
لیک چشم سیه کجا و حَجر

ابرویت تیغ بی نیام سپاه
مژِگان تو نیزه ی لشگر

گونه ات سیب، لیک سیب بهشت
لب لعل تو در مثل گوهر

در سفیدی، گلوی تو نقره
در تلألو جمال تو چون زر

آن چه ریزد ز شیوه ی تو، ادب
و آن چه  زیبد به عشوه ی تو، هنر

الغرض، مصطفی مگو، غوغا
فی المثل، مصطفی مگو، محشر

کرده موسی به مدحت تو قیام
بسته عیسی به خدمت تو کمر

ما سِوَی الله به چشم تو صغری
جز تو در چشم کبریا اصغر

ابتدای مدیحه ات توحید
انتهای ثنای تو داور

دستبوس تو سینه ی محراب
پای بوس تو پله ی منبر

تا نسوزد پر ملک از قرب
به که ساید به پای تو شه پر

جای دارد تو را که جامه درند
کاروانی ز یوسف و ز پدر

آن چه فرموده ای اراده، قضا
و آن چه بنموده ای پیاده، قدر

مادرت در عفاف، آمنه نام
بانویی چون خدیجه ات همسر

سنگ افتاده در رهت کعبه
گرد و خاکی به راه تو مشعر

هر که یاد تو می کند ایمن
و آن که ذکرت نمی کند، مضطر

یکی از چاکران تو حمزه
یکی از مخلصان تو جعفر

همچو حیدر برای تو داماد
همچو زهرا برای تو دختر

نوه ات همچو زینب کبری
هم نتیجه چنان علی اکبر

تیغ پیکار تو ولای علی
رجز حمله ات دم حیدر

تا به گردت علی طواف کند
در دل معرکه مبر تو سپر

مرتضی خادمت به گاه حضر
هم ملازم تو را به وقت سفر

منکران تو در مثل چو حمار
دشمنانت همه به حُکم بقر

ذکر خیر تو مثل نقل و نبات
یاد رخساره ی تو قند و شکر

ندهی اذن اگر، زبان ها لال
گر کنی حکم، گوش ها همه کر

گذرت هر کجا فتاد، نعیم
نظرت دور شد ز هر چه، سقر

هر که را سوختی شود سلمان
و آن که آموختی شود بوذر

مَثَل تو به ماسِوی سلطان
مَثل ماسوی به تو نوکر

شیعیان تو از طلا هستند
مرتضی و تو در مثل زرگر

آهن از لطف تو شود چون موم
بهر داود، پیر آهنگر

همه در دست های لایق توست
سوزنِ حکم و جامه های قَدر


مهر در حجره ی تو مستأجر
هم رهینِ سراچه ی تو قمر

کمی از پهنه ی دلت مغرب
گوشه ای از سرای تو خاور

هر که گوید که نیستی تو خدای
به همان رب نمی کنم باور

ای که گفتی به اهل و امّت خویش
زیر این آسمان پهناور

بعد من حرمتش نگه دارید
مصطفی باشد و همین دختر

آب غسلت هنوز جاری بود
که بابُ الله اوفتاد شرر

همچو زمزم گریست بر حالش
چشم در چشم، چشمه ی کوثر

من چه گویم ز داغ این معنی
غیر وا احمدا ز سوز جگر

نعش پیغمبری به روی زمین
بین دیوار و در گلی اطهر

محمد سهرابی


ادامه مطلب...

[ شنبه 91/11/7 ] [ 9:33 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

بلای جانی

شدم به صحبت شب های ارغوانی خوش
چنان که چای شد از رنگ زعفرانی خوش

بلای جان منی و خریدمت یک جا
رقیب تا شود از این بلای جانی خوش

ز خویش رفت ز شوق تکلم دلبر
کلیم بس که شد از ذوق «لن ترانی» خوش

دمد ز پیرهن تو هزار یوسف مصر
اگر گسیل کنی یک دو کاروانی خوش

چو پیر شد دو لبش آستان میکده است
کسی که بوده به پیمانه در جوانی خوش

خوشی کجاست بجز عشق بازی ازلی
نگه به صورت احمد فقط به عشق علی


اسیر صادقم و مستمند پیغمبر
به دست جعفرم و پای بند پیغمبر

بریده اند به جسمم قبای غم ها را
نوشته اند دلم را نژند پیغمبر

ز بند بند وجودم فقط علی خیزد
چنان که می رسد از بند بند پیغمبر

ز پای جعفر، دستم نمی شود کوتاه
قسم به قامت و قدّ بلند پیغمبر

شراب فقه ششم را به میل می نوشم
برای بوسه ز لب های قند پیغمبر

مرا به دشت معاصی کسی شکار نکرد
ولی گرفت دلم را کمند پیغمبر

ز مرتضی به نبی و ز مصطفی به علی
پناه می برم امشب به حکم لم یزلی


ستایش دو جهان بهر حضرت صادق
دمیده است فلک چون ز دولت صادق

علی جمال و خدا طینت و  بتول صفات
سرشته اند ملک را ز طلعت صادق

ز چاک پیرهنش صبح محشر است عیان
چه سینه ای است در آن پاک خلعت صادق

امیر معرکه ی روضه های عاشوراست
به هیئت است مقرّ حکومت صادق

ز خاک کرببلا مُهر کرد طاعت را
حسین را بنِگر در ارادت صادق

به یمن معنی احمد ز فیض پیر فلک
ملک به رقص در آمد، دو تا دو تا تک تک

محمد سهرابی


ادامه مطلب...

[ شنبه 91/11/7 ] [ 9:16 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

شروع مصیبت

امشب آغازِ مصیبت می شود
فتح باب درد و غربت می شود

ناله ی زهرا شود امشب بلند
ناله دارد از وجودی دردمند

در غریبی رحمة للعالمین
جان سپارد از شرار زهر کین

قاتل او خانگی و آشناست
خائن و پست و لعین و بی حیاست

لحظه های آخر خیر البشر
اشک می بارد علی خون جگر

فاطمه دور سرش پر می زند
دیده تر، بر سینه و سر می زند

ای پدر زود است از پیشم مرو
می کنی محزون و دل ریشم مرو

ای که هستی مقتدای عالمین
تو مرو جان حسن جان حسین

لحظه ای تا دیده اش را باز کرد
با محبّت دخترش را ناز کرد

دخترم با گریه آزارم مده
دیگر امشب وقت رفتن آمده

غم مخور ای نور چشمان همه
زود می آیی کنارم فاطمه

بعد من ای روح و ریحان پدر
عمر تو کوتاه می گردد دگر

بعد من کار تو مشکل می شود
درد و غربت بر تو حاصل می شود

ای که هستی مصطفای منجلی
بعد من جان تو و جان علی

مرتضی بر من که نور دیده است
بارها دور سرم گردیده است

بارها گشته بلا گردان من
آمده تا جان کند قربان من

کن تلافی، مرتضی را یار باش
یار او بین در و دیوار باش

باش آگه دختر دلخسته ام
دست او را با صبوری  بسته ام

ریسمان دیدی اگر بر گردنش
پهلویت را کن سپر بر دشمنش

گو میان شعله های آتشین
من فدایت یا امیرالمؤمنین

کینه های بدر افشا می شود
خصم بر قتلت مهیّا می شود

از خلافت، ناکسی دم می زند
بر رخت سیلی محکم می زند

دین فقط با خون تو گردد درست
می روم امّا دل من پیش توست

در جنان من بیقرارت می شوم
فاطمه! چشم انتظارت می شوم

جواد حیدری

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 91/10/19 ] [ 11:32 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 103
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 1186001