سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

نهمین نوح رسیده است شود سرور شهر
با همین عمر کمش سایه شود بر سر شهر

نهمین نور دمیده است زمین بی تاب است
پسر حضرت ارباب خودش ارباب است

نهمین جود رسیده است گداها شادند
خبر آمدن عشق به هم می دادند

چه کسی جود و کرم اینهمه بی حد دیده؟
سومین دفعه‌ی دنیاست محمّد دیده

نور چشم پدری بعد چهل سال رسید
و چهل سال پدر طعنه‌ی بسیار شنید

آخرین شام از این چلّه‌ی تار آمده است
ماهی از دامن خورشید به بار آمده است

ادامه مطلب...

[ جمعه 93/2/19 ] [ 11:40 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

علی اکبر سلطان

نشسته‌ام بنویسم گدا نمی‌خواهی؟
میان خانه‌ی خود بینوا نمی‌خواهی؟

نشسته‌ام بنویسم کریم یعنی تو
کریم‌زاده تو حاجت روا نمی خواهی

شنیده‌ام که عطایت زبانزد همه است
نیازمند برای عطا نمی‌خواهی

به خاک تیره اگر بنگری طلا گردد
تو علم و معجزه و کیمیا نمی‌خواهی

قسم به روی شما خوب می‌شوم آقا
فقط بیا و نگو که مرا نمی‌خواهی

منم اسیر نگاه پر از عطوفت تو
من از نگاه تو خواندم شما نمی‌خواهی...

... که من جدا شوم از تو؛ وَ خوب دانستم
که می‌کنی ز محبّان خود هواخواهی

هرآنکه بسته به چشمت دخیل سیّدنا
نشسته روی پر جبرئیل سیّدنا


ادامه مطلب...

[ جمعه 93/2/19 ] [ 11:39 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

عبدُ الجواد

وقتی بساط عشق بازی چیده میشد
سجّاده سبزیِّ کنارش دیده میشد

یک پیرِ عاشق با دعای مستجابش
در امتحان عاشقی سنجیده میشد

صبرش اگر چه شهره‌ی هفت آسمان بود
گه گاهی از زخم زبان رنجیده میشد

گویا دوباره کوثری در بین راه است
کم کم سحر شام دل غمدیده میشد

از نور زهراییِ این  فرزند خورشید
طومار غربت در جهان برچیده میشد

دانید این اسطوره دلدادگی کیست؟
در آسمانها این چنین نامیده میشد
 
او کیست؟ آقازاده‌ی شمس الشّموس است
آرامش جان و دل سلطان طوس است

 
ادامه مطلب...

[ جمعه 93/2/19 ] [ 11:37 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

حق تعالی

هر که دل بُرد، دلبر ما نیست
هر که نازی فروخت، لیلا نیست
هر که هویی کِشَد، مسیحا نیست
هر کسی با تو نیست، با ما نیست
دلبر محض، غیر مولا نیست
 
کیست مولا و فیه نور ِاله
قد تجلّی بِنورهِ الله
گه خدا آینه است و مولا گاه
وسط و ابتدا و آخر راه
ذره ای فرق بین آنها نیست
 
عاشقان دف به کف ز حیرانی
صف کشیدند بر غزل خوانی
تا فِتد بر که فال قربانی
رحمت حق به قوم نصرانی
نزد آن شیعه کز تو شیدا نیست
 
ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/2/29 ] [ 7:36 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

ای کرامت سائل صحن و سرایت یا جواد
ای سلامت جود بر جود و عطایت یا جواد

ای که بارد جود از دست گدایت یا جواد
ای صفای دل حریم با صفایت یا جواد

ای دوای دردمندان خاک پایت یا جواد
دوست و دشمن کند مدح و ثنایت یا جواد

ای کرم داران، درم داران، گدای کوی تو
حسن کلّ انبیا در طلعت دلجوی تو

خوی احمد، خوی حیدر، خوی زهرا، خوی تو
نخل طوبی سایه ای قامت دلجوی تو

چشم خلقت، دست خلقت، روی خلقت، سوی تو
کعبه ی جان همه دار الولایت یا جواد

در جمال بی مثالت ای عزیز مرتضی
می توان روی خدا را دید با چشم رضا

نیست خالی آنی از نور تو دامان فضا
حکمرانی می کنی هم بر قدر هم بر قضا

سجده آورده است بر خاک درت صبر و رضا
ای رضای حضرت حق در رضایت یا جواد

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/2/29 ] [ 6:13 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

عید میلاد است میلاد جواد ابن الرضاست
خرّم از رویش زمین و روشن از نورش فضاست

داد ذات کبریا ریحانه را ریحانه ای
کز شمیم روح بخش او دو عالم را صفاست

آمد آن ماهی که صد خورشید شد پروانه اش
تافت آن مشعل که نورش نور حُسن ابتداست

بحر مواج سه دُر، درّ گران هشت بحر
چارامّ و پنچ حسّ و شش جهت را مقتداست

نام نیکویش جواد، آبا و ابنایش جواد
سر بلند از بذل دست لطف او، جود و سخاست

اوست آن ریحانه ی ریحانه کز بوی خوشش
مشک افشان تا قیامت دامن باد صباست

گر چه در برج ولایت گشته خورشید نهم
در حقیقت اولین نور جمال کبریاست

جود را نازم که حتی خازن باغ بهشت
دست از جنّت کشیده بر سر کویش گداست

او جواد اهل بیت و ما گدای اهل بیت
کار ما عجز و گدایی، کار او لطف، عطاست

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/2/29 ] [ 6:10 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

همان که...

قسم به آنکه به گنجشک بال و پر داده است
همان که بال قنوت دم سحر داده است

قسم به سوره ی خورشید و آیه آیه ی آن
که نور را به دل روشن بشر داده است

قسم به آه درختی بدون بَر که به جبر
شکوه ساقه ی خود را به یک تبر داده است

دمیده بر دم صور مدینه اسرافیل
ترانه خوانده و آواز عشق سر داده است

که هان تمامی هفت آسمان نظاره کنید
فلک به دامن خورشیدتان قمر داده است

کسی که وارث پیغمبر است ابتر نیست
خدا دوباره به این خاندان پسر داده است

پسر نه، کوثر قرآن ضامن آهو
جواد آل علی جان ضامن آهو


ادامه مطلب...

[ شنبه 92/2/28 ] [ 7:50 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

می نویسم سر خط نام خداوندِ رضا
شعر امروز بپرداز به لبخند رضا

آنکه با آمدنش آمده محشر چه کسی ست؟
از تو در آل نبی با برکت تر چه کسی ست؟

آنکه از آمدنش عشق بیان خواهد شد
" عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد "

آسمان! از سر خورشید تو خواب افتاده؟
یا که از چهره ی این طفل  نقاب افتاده؟

بی گمان حافظ چشمان تو ابروی تو بود
"دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود "

آسمان از نفسش یک شبه منظومه نوشت
روزی شعر مرا حضرت معصومه نوشت

عدد سائل این خانه زیاد است امروز
شعر وارد شده از باب جواد است امروز

باز با لطف رضا کار من آسان شده است
کاظمین دلم امروز خراسان شده است

ادامه مطلب...

[ شنبه 92/2/28 ] [ 7:49 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

روزی هر ساله

در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
 
در هر نگاه این قبیله هل أتایی ست
چشم تهیدستان عالم جان گرفته
 
می بارد انوار کرم از هر کرانه
شبهای دلگیر زمین پایان گرفته
 
داده خدا ماهی به خورشید رئوفش
آری دعای حضرت جانان گرفته
 
از عرش جنت سورهی یاسین رسیده
خاک مدینه عطر الرّحمان گرفته
 
نسل امامت می شود پاینده با او
از برکتش دلهای شیعه جان گرفته
 
او می رسد جود و سخا معنا بگیرد
در قلب عالم نور رحمت پا بگیرد

 
ادامه مطلب...

[ شنبه 92/2/28 ] [ 7:44 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

ختم یا جواد

هر کس در این دیار به جایی رسیده است
از نعمت شریف گدایی رسیده است

چشمم به چشم یار فتاد و جوان شدم
ققنوس عشق قله ی هفت آسمان شدم

در چشم های یار، خدا دیده می شود
الله می کشیم، شما دیده می شود

از بس که جود می کنی و ذره پروری
اثبات شد ز مادرمان مهربان تری

ما در مسیر چشم شما صف کشیده ایم
تا بلکه لطف کرده کریمانه بگذری

از هر دری که در زدم از جود پر شدم
مانده هنوز فرصت درهای دیگری

ادامه مطلب...

[ شنبه 92/2/28 ] [ 7:41 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 134
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 1186032