سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

ششمین نور

نشیب های دل من فراز می خواهد
فراز اشک مرا در نماز می خواهد

مؤید است به روحُ القُدس قلم اما
برای شعر سرودن نیاز می خواهد

اگر چه کرده دل من خیال پردازی
حقیقت است که عاشق مَجاز می خواهد

برای سفره ی بازش نیامدم اینجا
گدای این در، آغوش باز می خواهد

اگر چه این دو شب از جام کربلا مستم
دلم دوباره شراب حجاز می خواهد

پیاله ای بدهیدم که دم زنم حق را
دوباره زنده کنم قصه ی فرزدق را

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 4:48 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

سبزینه برگ عصمت

نسیم آمد این بار از خوش مسیری
رسانَد به ما مژده ی دلپذیری

خبر خوش خنک کرد کام زمین را
بهاری شد این خطّه ی گرمسیری

به یک خانه ی ساده کنج مدینه
چه زائرسرایی چه مهمانپذیری

به دامان شهبانویی آسمانی
چنین مادر پاک و روشن ضمیری

به ارباب دلها خدا هدیه داده
چه شمس الضّحایی چه ماه منیری

چه ماهی که دلها همه صید چشمش
ز مژگان خود تا رها کرده تیری

اماما تو خود زینت عابدینی
پناه و امید صغیر و کبیری

کریمی، عزیزی، امیری، بزرگی
امامی، رئوفی، صبوری، بصیری

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 12:38 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

سجده دل

کعبه شد سر زلفت دل به سجده افتاده
لحظه ای کنارم باش در فضای سجاده
در سحر دو چشمانت باب اشک بگشاده
غربتی غریبانه نیمه شب تو را داده

در مسیر بی دردی ظلمتی فراگیرم
از نم سرشک تو آمدم بقا گیرم


نخل دلکش طوبی از غمت ثمر دارد
با اصالت نامت آه ما ثمر دارد
هر که شد مناجاتی بهره از سحر دارد
بی گمان نگاه تو بر دلش نظر دارد

صاحب دل مایی خالق دعایی تو
منشاء گل مایی سیّد البکائی تو


آزادی تو ممزوج با غم و بلا باشد
دل را که حریم توست بیگانه چرا باشد؟
شاهد مناجاتت چون ارض و سما باشد
باید که دعای تو مقبول خدا باشد

بر بندگی ات تا حشر حیّ ازلی نازد
چون شیعه، خدایش هم بر آل علی نازد

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 12:18 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

تلفیق

عید است و من شراب زاده
عازم به خُمم به عزم باده

می زاده اگر شراب نوشد
در دیدن خویشِ خویش کوشد

من زاده ی خم و خویش خامم
گه واجبم و گهی حرامم

در سینه ی من بجز طرب نیست
هرگز غم دوست مستحب نیست

من با همه فقرم و نداری
هرگز نکشیده ام خماری

پس نعره ز استخوان بر ارم
پهنای فلک دهان در آرم

ای جوش جهان بر آتش تو
ای دست همه در آتش تو

بنشین که ارادتی بخیزم
از روی سعادتی بخیزم

ای تیغ فصاحت و بلاغت
ای داده به کیمیا سعادت

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 12:17 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

مسیح مناجات

من همان یا کریم دام شما
جبرئیل قدیم بام شما

صبح روز نخست خواندمتان
چقدر آشناست نام شما

صبح روز ازل حوالی نور
سجده کردیم بر کدامِ شما؟!

من حلالم بُود حلال شما
من حرامم بُود حرام شما

چهارده قرن دست هیچ کسی
دل ندادم به احترام شما

به شما ساحل کرم گفتند
و به ما سائل حرم گفتند

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 12:15 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

پیر سجاده

سلام عطر خوش دلپذیر سجاده
سلام دلبر سجده، امیر سجاده
 
سلام سفره ی پر نعمت دعا خوانی
سلام سفره ی مهمان پذیر سجاده
 
سلام تازه شعر و شعور و احساسم
سلام تازه مریدی به پیر سجاده
 
چقدر دست مرام من از تو خالی شد
شبی که دور شدم از مسیر سجاده
 
پیاده می شوم اینجا کنار اشکم تا
بیفتم از سر خجلت به زیر سجاده
 
«و یطعمون علی حبِّهِ» شما هستید
منم یتیم و فقیر و اسیر سجاده
 
منم فقیر شما یک عطا به من بدهید
مرا اسیر کنید و خدا به من بدهید

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 12:13 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

نور حق می دمد از مشرق سجاده‌ی تو
چه شکوهی ست در این زندگی ساده تو
 
می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوت
آنکه از روز نخستین شده دلداده‌ی تو
 
زمزم و کوثر و تسنیم به وجد آمده اند
از زلالی می و روشنی باده‌ی تو
 
هر کسی معجزه‌ی چشم تو را باور کرد
می شود بنده ولی بنده‌ی آزاده‌ی تو
 
با کرامات نگاهت دل هر عاشق را
می برد سمت خدا روشنی جاده‌ی تو
 
آمدی تا به جهان نور یقین برگردد
نور ایمان و سعادت به زمین برگردد

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 12:11 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 64
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 1185962