نیمه شبها دردها انگار درد آورتر است
حال و روز زخمی تب دار درد آورتر است
لابهلای گریه های بچههای داغ دار
نالههای مادر بیمار درد آورتر است
یا علی می گوید و پهلو به پهلو می شود
ظاهراً اینبار از هر بار درد آورتر است
از زمین خوردن همیشه زن خجالت می کشد
پیش چشم شوهرش، بسیار درد آورتر است
پشت در افتاده باشد یا میان کوچه ها
در دو حالت ضربهی دیوار درد آورتر است
در قبال زخمهای جنگجویان اُحُد
حمزه می داند چرا مسمار دردآورتر است
حرفها دارد در این بغض گلوگیرش ولی
با جراحات لبش گفتار دردآورتر است
محمد امین سبکبار