برس به داد دلم
براى آنکه بیایى به جاده مى نگرم
براى تو چقدر حرف دارد این جگرم
هنوز هفته به هفته پَرم زمینگیر است
هنوز بال ندارم به آسمان بپرم
کویر خشکم و چشم انتظار بارانم
هنوز نیمهى کارم، هنوز بى ثمرم
دوباره کیسه ى خالى برایت آوردم
هنوز شکرخدا من گداى پشت درم
چقدر جمعه گذشت و چقدر مادرِ من...
نیامدى چقدر پیرتر شده پدرم
بدون تو چقدر درد بیدوا دارم
بدون تو چه بلاها که آمده به سرم
همیشه دست نوازش تو میکشى به سرم
همیشه خوبى و من هم همیشه دردسرم
مگر خودِ تو نگفتى مواظبم هستى
برس به داد دلم در گناه غوطه ورم
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
خودت مراقب من باش بى تو در خطرم
مگر دعاى خودت کار را درست کند
که من قنوت بگیرم دعاى بى اثرم
دلم خوش است به این روضه ها و هیئت ها
به این بهانه مگر ره به کوى تو ببرم
براى کرب و بلا و براى شش گوشه
میان روضه دلم تنگ شد براى حرم
محمد جواد پرچمی