فصل انتظار
حُسن شما نبود که دلبر نداشتیم
بهره ز خانواده ی کوثر نداشتیم
در فصل انتظار فرج شکر می کنیم
جز سایه ی ولای تو بر سر نداشتیم
ذکر تو جنّت دل هر منتظر بود
بی نام تو بهشت معطّر نداشتیم
با این همه خطا و گناهی که داشتیم
از آستان قدس تو سر بر نداشتیم
در کشتیِ خزان زده ی آخر الزّمان
بی پشتوانه ی تو که لنگر نداشتیم
سوی تو آمدیم که حاجت روا شدیم
رفتیم چونکه حاجت دیگر نداشتیم
هر هفته رنجنامه ی ما خِجلت آور است
جز دردسر برای تو آخر نداشتیم
ما بر صحیفه ی دل خود نقش می زنیم
ره توشه جز ولایت حیدر نداشتیم
بر ما چه می گذشت ز هول و عذاب قبر
محشر اگر شفاعت مادر نداشتیم
ای یوسف عزیز به سوی وطن بیا
موعود آل فاطمه یابن الحسن بیا
احسان محسنی فر