سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

می رفتم و گدازه صفت می گداختم
تا دیده ام یکایکشان را شناختم

رد گشتم از صف صدقات و نگاه ها
در هر ردیف قافیه ها را نباختم

معمار تازیانه ی کوفی خراب کرد
هر خانه ی امید که با اشک ساختم

گرچه غریبه وار مرا خیره می شدند
باور نمی کنی! همه را می شناختم

دیدم که نعل تازه به هر خانه ای زدند
با اسب خطبه بر سر آن قوم تاختم

حتی صدای بغض جرس هم شکسته شد
با ضربه ای که همهمه شان را نواختم

شیخ رضا جعفری


[ سه شنبه 92/8/28 ] [ 12:26 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 46
بازدید دیروز: 136
کل بازدیدها: 1187760