آدم توایم
باید برای مثل تو گریانمان کنند
هم صبح هم غروب پریشانمان کنند
باید برای مثل تو ابر بهار شد
باید برای مثل تو بارانمان کنند
ما آدم توایم، به توحید چشم تو
سجده می آوریم که انسانمان کنند
حالا که سائل کرم خانه ات شدیم
اصلاً بعید نیست سلیمانمان کنند
این اشکها نتیجه ی اسلام زینب است
پس گریه می کنیم مسلمانمان کنند
گیرم برات سینه ی عریان نداشتیم
یک شب خلاصه می رسد عریانمان کنند
روزیِ خلق با کرم نوکران توست
گندم شدیم سفره ی احسانمان کنند
فردا که روز آه و پرشانیِ همه است
زهرا اگر گذاشت پریشانمان کنند!
علی اکبر لطیفیان