سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

ای مقتدای دستِ تمام کریم ها
مولای سبز پوش، امام کریم ها

ای چشمه سار فیض خدا کوثر لبت
ای جای چشم فاطمه دور و بر لبت

عالم گدای ریزه خور خوان دست توست
روزی میان سفره ی احسان دست توست

اول امام زاده ی دنیا خوش آمدی
ابن الکریمِ اُمّ ابیها خوش آمدی

اول پدر به حضرت حیدر تو گفته ای
پیش از همه به فاطمه مادر تو گفته ای

آغوش گرم فاطمه بوی بهار داشت
صبحی که مادرانه تو را در کنار داشت

آن روز با لبان تو افطار خود گشود   
بابا علی که کام تو را انتظار داشت

قنداقه ات شمیم دل انگیز خویش را
از عطر سیبِ سرخ خدا یادگار داشت

خورشید با نگاه تو از خواب می پرید
پیش از طلوع با تو و چشمت قرار داشت

پای بساط سفره ی افطاریِ خدا
هفت آسمان ملائکه ی روزگار داشت

عالم به عشقِ خالِ لبت آفریده شد
ور نه خدا به عالم و آدم چه کار داشت

ای نازدانه کودکِ دلبند فاطمه
ای خنده ات بهانه ی لبخند فاطمه

تو چشم خود به روی نبی باز می کنی
جا دارد این که بَهر همه ناز می کنی

ناز و کرشمه سُنتِ مانده ز عهدِ توست
شهبالِ سبز حضرت جبریل مهدِ توست

غوغاترین، عزیزترین، خوش قدم ترین!
در بینِ ایلِ جود و سخا با کرم ترین

چشمِ بد از قشنگیِ چشمت به دور باد
ملعونه ی حسوده الهی که کور باد!

مصطفی متولی


[ دوشنبه 92/4/31 ] [ 10:15 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 74
بازدید دیروز: 371
کل بازدیدها: 1186343