راز مشترک
گلی که جنتی از یاس و شاپرک دارد
چه احتیاج به آبادی فدک دارد
فدک نشانه ی حقی است گرم و بغض آلود
ز بغض چاه بپرسد هر آنکه شک دارد
چگونه می شود از عشق خاندانی گفت
که نخل عصمتشان ریشه در فلک دارد
اگر چه سوخته درهای خانه ی دلشان
اگر چه گوشه ی دیوارشان ترک دارد
همیشه دست دعاشان برای غیر، بلند
همیشه سفره ی احسانشان نمک دارد
بگو چگونه سراید بشر ز بانویی
که با خدای خودش راز مشترک دارد
به باغبانی چشمت همیشه محتاجیم
که بی عنایتتان سیب شعر لک دارد
عباس احمدی