امامِ رئوف

خط میخی

والشّمس را با نور بر رویش نوشتند
والّیل را با مشکیِ مویش نوشتند

ترکیبی از توحید و قدر و آیه ی نور
در قوسیِ محراب ابرویش نوشتند

او نسخه ی مخصوصی از خطّ خدا بود
پیغمبران بسیار از رویش نوشتند

دریا، قلم، کاغذ، مرکّب هم کم آمد
وقتی ثواب چند یاهویش نوشتند

تسبیح ها صد بار دورش چرخ خوردند
سجّاده ها از درد زانویش نوشتند

همسایه ها قدرش ندانستند، هرچند
هجده بهار از خُلق، از خویش نوشتند

شلاق ها از این حسادت گُر گرفته
خطّ کبودی روی بازویش نوشتند

عاشق که شد اسم علی را درب و دیوار
با خطّ میخی روی پهلویش نوشتند

در بستر زخمی کبود افتاد از پا
تنها و تنها گریه دارویش نوشتند

روز سیاهی بود، حتّی دشمنان هم
مرگ علی را مرگ بانویش نوشتند

ایوب پرندآور


[ شنبه 91/12/5 ] [ 7:37 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 34
بازدید دیروز: 42
کل بازدیدها: 1193386