سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

طرح غم

وداع آخر تو داشت طرح غم می ریخت
دلم به پشت سر تو به هر قدم می ریخت

گرفته پای تو را دست التماس دل
نماندن از تو و اشکی که دم به دم می ریخت

بنای خلقت زینب، بنا نشد بی من...!
که رفتن تو چو آوار بر سرم می ریخت

گلوی خشک تو را تا که بوسه ای بزنم
به اسم مادرمان از لبم قسم می ریخت

هزار چشم پر از دیدن لباس توأند
 ز بسکه داشت ز آستین تو کرم می ریخت

رمق نمانده مسافر به چشم پر کارم
ببخش پشت سرت گر که آب کم می ریخت

حسین رفت و کمی بعد پیر شد زینب
شروع غارت و غم حرمت حرم را ریخت

علی ناظمی

**********

تعبیر

حالا که غیر از چشمهای تر نداری
تنهای تنها ماندی و یاور نداری

بگذار تا زینب لباس رزم پوشد
تا که نگوید دشمنت لشگر نداری

من آب می آرم برای اهل خیمه
دیگر نگو آقا که آب آور نداری

بگذار لخته خون ز لبهایت بگیرم
آخر مگر ای نازنین، خواهر نداری

دیشب میان خواب زهرا مادرم گفت
زینب بمیرم پس چرا معجر نداری

تعبیر کن خواب مرا ای یوسف من
حالا که غیر از چشمهای تر نداری

می آیم امشب بهر دیدارت به گودال
هرچند دیر است و تو دیگر سر نداری

سید محمد جوادی

**********

صبور باش

نگاه کردن اشک تو خواهرم سخت است
صبور باش که این حرف آخرم سخت است

دگر زمان جدایی شده، دعایم کن
سفر بدون تو ای یار و یاورم سخت است

برو برای اسارت دگر مهیّا شو
که شام و کوفه برای تو خواهرم سخت است

نه قاسمی، نه علی اکبری، نه عباسی
غریب ماندن زنهای این حرم سخت است

تویی و جان رقیّه، که بعد من سیلی
برای دخترک ناز پرورم سخت است

بگو رباب حلالم کند که می دانم
به نیزه، دیدن لبخند اصغرم سخت است

به زیر حنجره ام بوسه می زنی، امّا
بدان، بریدن این سر ز پیکرم سخت است

خدا به داد دلت می رسد، که در بر شمر
به قتلگاه، تماشای مادرم سخت است

علی صالحی

**********

وداع

انگار کسی در نظرت غیر خدا نیست
این مرحله را غیر امام الشّهدا نیست

آئینه تر از روی تو خورشید ندیده
این روی برافروخته جز رنگ خدا نیست

آرامِ دلم، خیمه به هم ریخته بی تو
برگرد که بعد از تو مرا غیر بلا نیست

با این همه لشگر چه کنی ای گل زهرا
این دشت بجز نیزه و شمشیر بلا نیست

ای یوسفم از غارت این گرگ صفت ها
جز پیرهن کهنه تو را چاره گشا نیست

دستی به دلم گر بنهی زنده بمانم
ورنه پس از این چاره به جز مرگ مرا نیست

هرچند که دل داده ای ای ماه به رفتن
والله که جز ماندن تو حاجت ما نیست

تا بر سر معجر ننهم دست اسیری
کار تو برایم به جز از دست دعا نیست

از غارت خیمه به دلم شور عجیبی است
سجّاد اگر هست علمدار وفا نیست

ای کاش که انگشتر تو زود درآید
در سنّت غارتگر انگشت حیا نیست

حاج محمود ژولیده

**********

وداع

می روی همراه خود جانم به میدان می بری
در قفای خویشتن موی پریشان می بری

گرچه امر بر صبوری می کنی، جانا بدان
دست زینب را سوی چاک گریبان می کنی

می روی با سر به سوی نیزه داران پلید
پیش چشمم تا رود بر نیزه قرآن می بری

نعل مرکبهای دشمن تشنه کام سینه اند
بوسه گاه عشق، زیر پای عدوان می بری

تا نماند دست خالی ساربان بی حیا
خاتم پیغمبران را ای سلیمان می بری

باز هم دارد به دستش حرمله تیر سه پر
بهر آن تیر سه شعبه قلب سوزان می بری

همسفر، سالار زینب قدری آهسته برو
نیمه جان گشتم تو هم این نیمه ی جان می بری

احسان محسنی فر

**********

پیرهن کهنه

من به امر تو کنم صبر ولی نیز، تو هم
صبر کن با تو کمی در حرمی گریه کنم

عجب این پیرهن کهنه به تو می آید
بهتر از این به تنت حرز کدام آیه کنم

کاش می شد که شوم جای تو من قربانی
آخر ای خون خدا، جان به رهت هدیه کنم

بعد عباس که افتاد ستون حرمش
تکیه گاه حرمم رفت، کجا تکیه کنم

حاج محمود ژولیده

**********

دلواپس خواهر مباش

در پی دیدار روی کیستی
گوئیا در فکر زینب نیستی

گوئیا دلتنگ مادر گشته ای
مات روی مادری سرگشته ای

غیرت الله این حرم بی محرم است
می روی و خواهرت بی همدم است

تا گلویت سالم است ای یار من
بوسه ای بر من بده دلدار من

من مگر کمتر ز تیغ و خنجرم
تا زنم بوسه به حلقت دلبرم

بوسه گاه مصطفی بوسیدنی است
یاس حلقومت اخا بوسیدنی است

قبل از آنکه بشکند آئینه ات
سینه عریان کن ببوسم سینه ات

حرمله در فرصت و آمادگی است
قلب تو جای سه شعبه نیست نیست

رخصتی بوسه زنم بر روی تو
بوسه ای گیرم من از پهلوی تو

نیزه و پهلوی تو ای وای من
دست شمر و موی تو ای وای من

فکر طفلانت نباش ای مهربان
من بلاگردانشان هستم به جان

یا اخا دلواپس خواهر نباش
بیقرار پوشش و معجر نباش

تو به فکر یک کفن باش ای حسین
در پی یک پیرهن باش ای حسین

کاش می مردم نمی دیدم تو را
بی کس و بی یار بین اشقیا

جواد حیدری


[ یکشنبه 91/9/5 ] [ 12:39 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 152
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 1189353