برای نوکری
گر کربلا نبود، زمین عزّتی نداشت
دِیرو کِنِشت و صُومعه هم حرمتی نداشت
وقتی که آدم از غم ارباب گریه کرد
دیگر به باغ های جنان رغبتی نداشت
نور جمال حضرت آقا اگر نبود
عرش خدای عزّوجل زینتی نداشت
دارم یقین به عرش دعایم نمی رسید
سجّاده ی نماز اگر تربتی نداشت
بدعت تمام دین خدا را گرفته بود
در کربلا حسین اگر نهضتی نداشت
ما را برای نوکریت آفریده اند
دنیا بدون سینه زدن لذّتی نداشت
بی شک عذاب دامن مان را گرفته بود
این شهر پر گناه اگر هیئتی نداشت
صد مرده زنده می شود از یک نگاه تو
عیسی بدون اذن شما قدرتی نداشت
وحید قاسمی