دیار غربت
اینجا کجاست این همه غربت دیار کیست؟
این خاک، این غبار پر از غم مزار کیست؟
آن تل، تلّ خاکی و گودی پشت آن
جانم به لب رسانده مگر سوگوار کیست؟
با من بگو که آن همه نیزه برای چیست؟
یا آن سپاه دشنه به فکر شکار کیست؟
وای از رباب، حرمله اینجا چه می کند؟
وای از رباب، حرمله در انتظار کیست؟
آن نیزه های مردکُش سهمگین او
سهم گلوی مثل گل شیرخوار کیست؟
برگرد تا به گریه نگویم کنار تو
این زخم ها ی بیشتر از بی شُمار کیست
برگرد تا که نشنوی از کوفیان که این
ناموس بی برادر و محمل سوار کیست
حسن لطفی