بوی محرم
ای دل محرّم آمده وقت عزا شده
ماه عزای حضرت خون خدا شده
ماتم میان چشم همه موج می زند
چشمان گریه، چشمه ی شور شفا شده
ما اهل روضه، زنده به بوی محرّمیم
دلهای ما حسینیه ی کربلا شده
بازار و کوچه ها همه با زاری آشنا
هرجا گذر کنی غم عظما به پا شده
احرام ما، لباس سیاه عزای ماست
هیئت مَطاف، زمزمه لبیک ما شده
دستی که وقف روضه شده، سینه می زند
مرهم به زخم سینه ی خیرالنّسا شده
صاحب عزای مجلس ارباب، مادر است
با دست آه فاطمه، هیئت بنا شده
علی ناظمی