ای در هراس روز قیامت پناه من
ای آشنای اشک من و سوز و آه من
دل پیش تو بهانه ی غربت نمی کند
ای دلبر همیشگی و دلبخواه من
از بنده زادگان توأم ثامن الحجج
بیجا نگفته ام که تو باشی اله من
با تو چه زود ناز مرا می خرد خدا
ای تا حریم قرب خدا شاهراه من
ناراضی از کنار تو هرگز نرفته ام
نومید کی شود ز عطایت نگاه من
من در حریم قدس تو تطهیر می شوم
می ریزد از دعای تو بار گناه من
گفتی برای دیدن من زود می رسی
ای انتظار لحظه ی مرگم گواه من
اینجا مدینه، مکه، نجف یا که کربلاست
اینجا بهشت روی زمین جنّت الرّضاست
حسن علیپور