فاصله
چقدر فاصله دارد سر من و سر تو
خدا کند که بیفتد دوباره محضر تو
به راه آمدن تو نشسته دلخسته
فراز دارالاماره سر کبوتر تو
اگر که نامه نوشتم بیا، پشیمانم
میا که کوفه گرفته بهانه ی سر تو
میا که نقشه کشیدند مردمان یهود
برای بردن خلخال پای دختر تو
میا که نیزه فروشان شهر می خوانند
دعای رزق به پای گلو و حنجر تو
میا که نعره کشان سوی تو روانه شدند
برای هلهله پیش علی اکبر تو
عمود آهن و نیزه فراهم آوردند
برای فرق علمدار و چشم حیدر تو
میا که حرمله دارد سه شعبه می سازد
برای بوسه گرفتن ز حلق اصغر تو
علی اشتری