رضای خدا
کشید بند طناب و شما زمین خوردیشبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی تمام آینه ها ناگهان ترک خوردندمگر چقدر شما با صدا زمین خوردی؟ چه عاشقانه سر کوچه ی بنی هاشمبه یاد حضرت خیرالنّساء زمین خوردی شتاب مرکب و زانوی خسته باعث شدطی مسیر، شما بارها زمین خوردی صدای ناله ی زهرا مدینه را لرزاندبه دست بسته، غریبانه تا زمین خوردی دلت شکست و به یاد رقیه افتادیخودت برای رضای خدا زمین خوردیوحید قاسمی