امامِ رئوف

اگرچه تو طبیبی و دوا درست می کنی
گهی برای خیر ما بلا درست می کنی

از این طرف همیشه بارها خراب می کنم
از آن طرف همیشه بارها درست می کنی

گر چه من خجل شدم، اگرچه سنگ دل شدم
تو از همین سنگ هم بلا درست می کنی

من از گناه خسته ام، از اشتباه خسته ام
به جان مادرت بگو مرا درست می کنی؟!

گدای آستانه ات شدن به دست ما نبود
تو با کریمی خودت گدا درست می کنی

کنار تو غریبه های شهر نیز راحتند
تویی که از غریبه، آشنا درست می کنی

اگر بناست بعد از این مرا خراب تر کنی
از اوّل این خراب را چرا درست می کنی؟

از این دلی که سالهاست بندگی نکرده است
فقط تویی که بنده ی خدا درست می کنی

تو یک غروب می رسی و گنبد بقیع را
شبیه گنبد امام رضا درست می کنی

         علی اکبر لطیفیان


[ سه شنبه 91/5/24 ] [ 3:50 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 38
بازدید دیروز: 142
کل بازدیدها: 1193532