امامِ رئوف | ||
خانهای که سردر آن جای چوب پرچم است چارچوبش تکیهگاه بانویی قامت خم است
هم چو سلمان؛ اندرونی رفتن این خانهها رزق هرکس نیست؛ حرف محرم و نامحرم است
خرج این روضهگرفتن از جگرها میرسد نوکری با خون دل خوردن همیشه توأم است
اینکه ما نوکر شدیم از ربّنای فاطمه است مثل عیسی که عروجش از دعای مریم است
دست من که نیست نامت گریه در میآورد کار خورشید است اینکه روی هر گل شبنم است
خوب و بد را میخرند؛ این است رسم کربلا تلخی چای عراق و شهد شکّر با هم است
«یاحسینِ سینهزن» «جانمحسین» فاطمهست در قرار سینهزنها پاسخ دم با دم است
دست از این دامن کشیدن تیرگی میآورد خوش به حال آنکه چنگ التماسش محکم است
بابت هر روضهای از روضههای کربلا باید از جان هم گذشت؛ امّا بضاعت هم کم است محمد جواد پرچمی [ پنج شنبه 93/8/29 ] [ 6:51 عصر ] [ کبوترِ حرم ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |