چه دیر...
بانو چه دیر میگذرد شستشوی تو!
نیمهشب است – تازه رسیدم به موی تو
این گیسوی سپید به سنّت نمیخورد
هجده بهارهای و سپید است موی تو
در من هزار بار تو تکثیر میشوی
آئینهام شکسته شده روبروی تو
ساقیِ کوثریِ من اصلاً برای توست
اما چگونه آب بریزم به روی تو
گلبرگهای خشک تو را آب میزنم
تا در مدینه پخش شود عطر و بوی تو
ای در تمام مرحلهها پا به پای من
با خود مرا ببر که شوم کو به کوی تو
علی اکبر لطیفیان