سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

عرفه

حج از حجاز عازم دشت بلا شده
حاجیّ عشق راهی کرب و بلا شده

این حاجیان سلاله ی زهرای اطهرند
یک کاروان نور، سفیر خدا شده

اینهـا فدائیـان تولّای حـیدرنـد
ذبح عظیم، راهی دشت منا شده

پنهان کنید از عرفه خیمه گاه را
این خیمه گاه بازدِهش نینوا شده

نور خدا به ظلمت شب بار بسته است
یعنی که وقت هدیه ی خون خدا شده

ای محرمـان رکاب بگیرید عمّـه را
زینب پیمبـر سفـر کربـلا شـده

رؤیت شده ستاره ی دنباله دار عشق
از آسمان به سوی زمین راه وا شده

اطفالِ خردسالِ زبان بسته را ببین
حالا زبانشان به عمو آب وا شده

حاج محمود ژولیده


[ چهارشنبه 91/8/3 ] [ 10:18 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

جا مانده

چون خدا طالب گدا شد باز
در رحمت به روی ما شد باز
بنده شرمنده ی  خدا شد باز
او خریدار اشک ما شد باز

خبر آمد گناه می بخشد
کوه عصیان به کاه می بخشد


روز الطاف کبریا، عرفه
مژده ی بخشش و عطا، عرفه
روز مهمانی خدا عرفه
السّلام علیک یا عرفه

من از ماه توبه جا مانده
بنده ای دور از خدا مانده


به سرم آمده بلا چه کنم؟
گشته ام سخت مبتلا چه کنم؟
به خودم کرده ام جفا چه کنم؟
نپذیری اگر مرا چه کنم؟

هیچ کس همچو من نمی خواهد
عبد توبه شکن نمی خواهد


من زمین خورده ام مرا نزنی
عبد افسرده ام مرا نزنی
در گنه مرده ام مرا نزنی
پی به خود برده ام مرا نزنی

تو ببین عذر اشتباه مرا
به روی من نزن گناه مرا


نشود تا که بنده ات رسوا
خوب و بد را ز هم مساز جدا
دَرهم این بار هم بخر ما را
 تو و رد کردن گدا حاشا

ورنه من از خجالت آب شوم
مپسند پیش کَس خراب شوم


گر ندارم بها، نگهدارم
گوشه ی این سرا نگهدارم
تو بیا از خطا نگهدارم
تا روم کربلا نگهدارم

بلکه روزی به کار تو آیم
با شهادت  کنار تو آیم


جبلُ الرحمة کوه عشق و صفاست
عرفات از حضور تو زیباست
ای دل آرام خیمه ی تو کجاست
وعده ی ما به روضه سقّاست

نرسیدم اگر به مهمانی
کن قبولم مرا به قربانی


کاروانی که لاله ها دارد
ای خدا عزم کربلا دارد
کوفه در سر چه نقشه ها دارد
شهر مکر است و ماجرا دارد

گل زینب کجا، سُمِ مرکب
این همه غم کجا، دل زینب

حسن علیپور


[ چهارشنبه 91/8/3 ] [ 10:5 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

مناجات عرفه

چه خوب شد عرفه، دلبرم صدایم کرد
خدا به خاطر ارباب این عطایم کرد

به دامن جبل الرّحمه، پا به پای حبیب
بـه آستان رفیــع دعــا رهــایم کرد

چه فرصتی که به همراه کاروان حسین
مســافر سفر دشـت نینوایم کــرد

ز سعی مروه و سعی صفا عبورم داد
به طُوف حجّ حقیقی ، دل آشنایم کرد

بشارت ای همه جاماندگان ز لیله ی قدر
به عصر مزدلفه دلـبرم عطایم کرد

چه منّتی که در این روز معرفت، ارباب
به خوان نعمت العفوِ خود گـدایم کرد

منی که هیچ نبودم به شیء مذکوری
به حبّ فاطمه شایسته ی ثنایم کرد

به افتخار علی ره به بار عامم داد
که همنشین تمام فرشته هایم کرد

ز گریه، حوله ی احرام دلبرم خیس است
صدای ناله ی ارباب مبتلایم کرد

همه به حال دعای حسین می گریند
نوای یارب زینب پر از نوایم کرد

به دیده، اشک مناجات کودکان زیباست
ز گاهواره ی خود کودکی ندایم کرد

علیّ اکبر و طعم فـرازهای دعـا
به شیوه های دعا خواندن آشنایم کرد

به اشک چشم علمدار کاروان سوگند
حسین بود، که دلداده ی خدایم کرد

همان حسین که با جلوه ی کرامت خود
کرم نمود و صدا سوی خیمه هایم کرد

بدون اذن خودش کربلا نمی آیم
ز درد، با که بگویم که کربلایم کرد

خوش است آنکه بگویم به دوستان شهید
حسین، عاقبت از عشق خود فنایم کرد

حاج محمود ژولیده


[ چهارشنبه 91/8/3 ] [ 10:3 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 149
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 1186047