سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

گرفتار حسینم من

خدا را شکر می گویم گرفتار حسینم من
جگر آتش گرفته از ازل یار حسینم من

دعای کیست یا رب که به هیئت راه دارم
در این ایّام وانفسا پی کار حسینم من

محبّت های مکنونش همان احیای فطرت هاست
ز روز فطرتم حالا عزادار حسینم من

اگر هیئت نباشد راه ما بیراهه می گردد
که در هیئت یقین دارم ز انصار حسینم من

خودش کوته نموده راه ما تا کربلایش را
به یک عرض سلامی جزو زوّار  حسینم من

بدهکاری من شد بیشتر از بعد هر هیئت
در این دنیا و آن دنیا بدهکار حسینم من

حسینٌ حُبُّه جُنَّه وَ اِنّ بابُها عبّاس
حسینی مذهب از لطف علمدار حسینم من

الهی با حسین بن علی رجعت نمایم تا
ببینم کمترین یار سپهدار حسینم من

جواد حیدری


[ پنج شنبه 91/6/23 ] [ 2:11 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

هر که با خاک درت کام لبش بردارد
از همان کودکی اش چشم به کوثر دارد

اوّلین آرزویم هست همانی باشم
که به لب نام تو تا لحظه ی آخر دارد

چند صد حجّ پیاده است ثواب آن که
قصد پابوسی شش گوش تو در سر دارد

هر که بر داغ تو نگریسته پیغمبر نیست
گریه بر توست مدالی که پیمبر دارد

چشمهایم شده چون شاخه ی پر باری که
چار فصلش ز غمت میوه ی نوبر دارد

تکیه بر نیزه ی غربت زدی و فرمودی
چشم غارت به حرم این همه لشگر دارد

       محسن عرب خالقی


[ پنج شنبه 91/6/23 ] [ 2:2 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

جای گله ز فاصله ها گریه می کنم
با نام سیّدالشّهدا گریه می کنم

من که تمام عمر ز داغت گریستم
در بین قبر هم چه بسا گریه می کنم

باید هزار سال برای تو گریه کرد
قدر هزار سال تو را گریه می کنم

من سمت روضه می روم و عابری به من
می گوید: "التماس دعا " گریه می کنم

تو خواستیّ و حاجت من شد روا حسین
بر نذر های گشته ادا گریه می کنم

حالا تو بخش بخش شدی «ح» شدیّ و «سین»
حالا تو را هِجا به هِجا گریه می کنم

تو در ازای اشک به من کربلا بده
من در ازای کرب و بلا گریه می کنم

          مهدی پور پاک


[ پنج شنبه 91/6/23 ] [ 1:56 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
آن باده ای خوش است که نذر سبو شود
آن غصّه ای خوش است که آه  گلو شود
 
 اصلاً به یک دوقطره نباید بسنده کرد
آن چشمه، چشمه است که یک روز "جو" شود
 
وقتی دلم شکست، گرو میگذارمش
خوب است، آبروی جگر، "آب رو" شود
 
عشّاق راه دربدر ناله ی هم اند
مستانه ناله کن که دلی زیر و رو شود
 
ما در حسینیه به خداوند می رسیم
ذکر"حسین" جلوه کند ذکر"هو" شود
 
روزی  اگر بناست که قربا نی ام کنند
این کار بهتر است به ابروی او شود
 
باید که سجده کرد خدا، یا حسین را
فردا که باخدای  خودش روبرو شود
 
آقایی کریم اجازه نمی دهد
تا اینکه دست ما به صف حشر رو شود
 ***
این گریه ی برای تو عین طهارت است
عابد چرا معطّل آب وضو شود
 
هرکس که سر به زیر توشد سربلند شد
بی آبرو کنار تو با آبرو شود

        علی اکبر لطیفیان

[ پنج شنبه 91/6/2 ] [ 12:39 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت
همچنان که جگر خویشتن از یادم رفت

من اویسم بگذارید که اُطراق کنم
بوی شهر تو که آمد قرن از یادم رفت

جذبه ی عشق بر آن است مرا ذوب کند
صحبت نام تو شد نام من از یادم رفت

قصد"رب ارنی" گفتن من دیدن توست
تا نگاهم به تو افتاد "لن" از یادم رفت

مرغ باغ ملکوتم  به حرم  آمده ام
بر روی گنبد زردت چمن از یادم رفت

مثل فطرس نکنم  پشت به گهواره ی تو
بال من خوب که شد پر زدن از یادم رفت

"ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم "
بی سبب نیست کنارت سخن از یادم رفت

می رود دل به همانجا که تعلّق دارد
صحبت کرب و بلا شد وطن از یادم رفت

همه ی بهت من این است چرا عریانی
نکند فکر کنی پیرهن از یادم رفت

       علی اکبر لطیفیان


[ پنج شنبه 91/6/2 ] [ 12:34 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

درطریقت زحمت بسیارها باید کشید
تا تقرّب منّت جام بلا باید کشید

یار ما بد نیست از ما یک ملاقاتی کند
گه کریمان را به بالین گدا باید کشید

در مسیر دلبر ما  چشم پاکی واجب است
گر نظرخورد انتقامش را ز ما باید کشید

نیست توجیه قبولی دیدگان خشک را
از میان چاه، گاهی آب را باید کشید

وقت روضه زودتر از هرچه باید گریه کرد
سفره که آماده شد، فوراً غذا باید کشید

الدَّوا عندالحسین والشّفا عندالحسین
بهر درمان یافتن دست از دوا باید کشید

رفته رفته وقت ما دارد به پایان می رسد
تا که عمری هست ناز یار را باید کشید

رو به قبله کردن ما بین قبر انصاف نیست
صورت ما را به سمت کربلا باید کشید

عاشقان بی کفن ها، با کفن بیگانه اند
بعد مردن روی ما یک بوریا باید کشید

        علی اکبر لطیفیان


[ پنج شنبه 91/6/2 ] [ 12:29 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 72
بازدید دیروز: 290
کل بازدیدها: 1188076