سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

ای دامن مدینه ی ری ، کربلای تو
ای اهل فیض تشنه ی جام ولای تو

ریحانه ی امام حسن ، سیدالکریم
ای اوفتاده جود و کرامت به پای تو

مدح تو را امام زمان تو گفته است
من کیستم که مدح بگویم برای تو

نجل کریم آل محمّد تویی تویی
تنها نه اهل ری همه عالم گدای تو

ماه حسن ، که نور گرفتند اهلبیت
از آفتاب روی محمّد نمای تو

جسم مطّهر تو و آغوش خاک ری
بردار سر که در دل ما هست جای تو

آیات وحی در نفس روح پرورت
علم حدیث درسخن دلربای تو

بر اهل ری نه، بر همه عالم وجود
واجب بود زیارت صحن و سرای تو
 
بر زائری درود که گردد به دور تو
بر شاعری سلام که گوید ثنای تو
 
بر اهل ری سلام که همسایه تواند
بر شهر ری درود که شد نینوای تو

در موج فتنه های اجانب خدا گواست
ایران نیازمند بوَد بر دعای تو

نبود عجب که هر شب و روز اولیای حق
آرند سجده بر حرم با صفای تو
 
بیمار نا امید ز درمان ، به صد امید
رو آورد به جانب دارالشّفای تو

بوی بقیع می وزد از خاک تربتت
ای نجل مجتبی که دو عالم فدای تو

پرواز می کند دل اهل ولا مدام
چون مرغ جان به جانب دارالولای تو
 
همچون کبوتران حریمت فرشتگان
گردند دور گنبد و گلدسته های تو

با مکتب ائمّه اطهار آشناست
هر کس به هر طریق شود آشنای تو

تو سیّدالکریمی و ما سائل درت
بسته به هم حوائج ما و عطای تو

دردا که از جنایت عباّسیان دون
هر صبح و شام خونِ جگر شد غذای تو
 
ترک مدینه گفتی و وارد به ری شدی
ری هم گریست بر تو و بر انزوای تو

گرد عزا نشست به رخسار اهل ری
در خاک تیره رفت چو قدّ رسای تو

شوّال شد محرّم و ری گشت کربلا
در روز رحلت تو و بزم عزای تو

پرواز کرد روح شریفت ز تن ولی
دیگر نشد بریده گلو از قفای تو

تشییع گشت پیکر پاکت به احترام
خورشید نی نگشت رخ دلربای تو

پیچیده شد درون کفن جسم اطهرت
دیگر نشد حصیر کفن از برای تو
 
بر خاک سر نهادی و دیگر کسی نزد
چوب جفا به لعل لب جانفزای تو

تا چشم ابر ، باران ریزد به پای گل
"میثم" هماره اشک فشاند به پای تو

       حاج غلامرضا سازگار

برگرفته از وبلاگ تیشه های اشک


[ یکشنبه 91/6/12 ] [ 10:17 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

یا سید الکریم که جانها فدای تو
شد چشم شیعه غرقه به خون در عزای تو

در شهر ری که همچو بهشت است در زمین
بر روی خاک تیره نهان شد لقای تو

از جور معتصم چه کشیدی که از وفا
دلهای عاشقان شده خونین برای تو

چون آستان توست کلید بهشت ما
قربان گنبد و حرم با صفای تو

هدیه به زائر حرمت اجر نینواست
بوی حسین می دهد این کربلای تو

ای نور چشم فاطمه و پور مجتبی
دست همه به دامن لطف و عطای تو

بیچارگان به سمت حریم تو رو کنند
چون جود مجتباست عیان از سخای تو

دشمن نمی رود ز حریم تو نا امید
محروم کی شود ز درت آشنای تو

گرچه بهشت روی زمین گشته شهر ری
ویرانه هست باز بقیع نیای تو

آتش به جان ما زده ای درد و ای دریغ
گم گشته قبر مادر نیلی لقای تو

با ما بخوان دعای فرج سید الکریم
بهر ظهور مهدی آل عبای تو

حاج حبیب الله موحد


[ یکشنبه 91/6/12 ] [ 10:4 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 31
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 1185929