سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

کبوتران حرم

سر را ز خاک حجره اگر بر نداشتی
تو رو به قبله بودی و خواهر نداشتی

خواهر نداشتی که اگر بود می شکست
وقتی که بال می زدی و پر نداشتی

از طوس آمدند بِگِریند بر غمت
یاری به غیر چند کبوتر نداشتی؟

ختمی گرفته اند برایت کنیزکان
لبخند می زدند و تو باور نداشتی

تو تشنه کام و آب زمین ریخت قاتلت
تو تشنه کام و ناله به حنجر نداشتی

وقتی که زهر بر جگرت چنگ می کشید
جز یا حسین ناله ی دیگر نداشتی

کف می زدند دور و برت تا که جان دهی
کف می زدند و تاب به پیکر نداشتی

کف می زدند ولیکن به روی دست
دست ز تن جدای برادر نداشتی

شکر خدا که پیرهنی بود بر تنت
یا زیر نیزه ها تن بی سر نداشتی

شکر خدا که لحظه ی از هوش رفتنت
خواهر نداشتی؛ غم معجر نداشتی

حسن لطفی


[ جمعه 92/7/12 ] [ 7:58 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 189
کل بازدیدها: 1175113