سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

شریکة الحسین(ع)

السلام ای ملیکه ی دنیا
السلام ای شفیعه ی عقبا
 
السلام ای زلال تر از اشک
السلام ای مطهّر والا
 
نوه ی دختری پیغمبر
نور چشمان سید بطحا
 
مثل آیینه ی تمام نما
روی تو شد خدیجه در زهرا
 
خوش به حال علی که گردیده
نام پاک تو زینت بابا
 
صد هزاران فرشته می خواهد
تا کشد ناز دختر مولا
 
بال جبریل بالش سر تو
سایه بان تو قامت طوبی
 
دور گهواره ات چه می بینم
لشگری صف کشیده از حورا
 
همه در نوبت اند تا گیرند
بوسه از خاک زیر پای شما
 
قدری آهسته وحی نازل شد
بر وجود مقدّس طاها
 
کلیات کلام حق گردد
بی کم و بیش این چنین معنا
 
واجب الاحترام شد زینب
دختر ارشد کنیز خدا
 
هرکه گرید برای این دختر
اجر آن می شود معادل با
 
گریه بر غربت امام حسن
گریه بر داغ سیدالشهدا
 
مادر عشق دختر حیدر
لب کنم باز بهر مدح و ثنا
 
در طریق تو مست باید شد
از طهوران باده ی اِلّا
 
هر دلی شد دخیل کوی تو
در قیامت نمی شود رسوا
 
ما گدایان بین راه توایم
علیا حضرتا تصدّقنا
 
کرم ار توست ورنه کاسه ی ما
به خدا نیست مستحقّ عطا
 
من چه گویم که آیه ی قرآن
ز کراماتتان بود گویا
 
قرص نان تو می کند نازل
هل اتی بر سرای آل کسا
 
چه سحرها نماز شب خواندم
تا که شاید تو را کنم پیدا
 
همه شب های تو مسیحه ی عشق
می دهد بوی لیلة المحیا
 
در قنوت تهجّدت دیدم
رتبه های مقام محمودا
 
در رکوع تو جلوه های خضوع
سجده ات مست ربی الاعلی
 
در نماز شبت چه ها می دید
که حسین گفت التماس دعا
 
نفحات مقدّست بانو
زنده سازد دو صد مسیحا را
 
شصت و نه بار ذکر یا زینب
رمز توحید را کند افشا
 
هرکه آواره ی حسینت شد
در حریم تو می کند مأوا
 
خاطرت را ز بس خدا می خواست
با حسین آفرید قلب تو را
 
السلام ای شریکة الارباب
فانیاً للحسین سر تا پا
 
تا که مهر تو در دلم باشد
سایه ی عشق بر سرم بادا
 
دستگردان شدی میان حرم
تا رسیدی به دامن لیلا
 
کشتی ارباب عشق بازان را
ناز دار خدا دو دیده گشا
 
بین هر تار معجرت بینم
آیه ی کاملی ز حجب و حیا
 
چادرت محترم تر از کعبه
صورتت در حجاب بی همتا
 
در چهل سال گفته همسایه
که ندیده است سایه ات حتی
 
کسب فیض از تو کرده امّ بنین
تا که گردیده مادر سقا
 
آمدی تا که پر کنی جای
مادرت را میان بیت ولا
 
آمدی و چه زود می پیچد
بین خانه صدای «وا اُمّا»
 
کاش این جا تمام می شد کار
تازه آغاز می شود غمها
 
دومین داغ داغ محراب است
فرق منشق و ناله ی ابتا
 
سومین غربتت به یک طشت است
لب خونین و ذکر واحسنا
 
مادر درد، السلام علیک
صاحب هر مصیبت عظما
 
جبرئیل دلم خبر داده
می شوی ار حبیب خود تو جدا
 
چه می آید سرت خدا داند
الامان الامان ز عاشورا
 
بین گودال بنگری زینب
یک گلویی که گشته منحورا
 
ناله هایی ضعیف می آید
گوئیا در میان هلهله ها
 
هاله ی نور گوشه ی مقتل
ناله های غریب واغوثا
 
مادرت بود و دور تا دورش
آسیه، مریم، هاجر و حوا
 
ناله می زد حسین را کشتند
با لب تشنه بر لب دریا
 
یک سؤالی برای من مانده
بی جواب ای عقیله ی دنیا
 
تو چه دیدی کسی نمی داند
که زدی ناله آه «یا جدّا»
 
از چه بر جدّ خود نشان دادی
تن بی سر دو بار با «هذا»
 
این حسینت مرمّلٌ بِدما
گشته جسمش مقطّعُ الاعضا
 
مو کنان سوی خیمه گاه مرو
بهر بوسیدن گلو بازآ
 
سر خود را بلند کن بنگر
روی نیزه سری رود بالا
 
کاش دشمن دگر حیا می کرد
ختم می شد مصیبتت اینجا
 
بوی جسم حسین می آید
از چهل نعل تازه در صحرا
 
بعد از آن شد رسالتت آغاز
ای علمدار صبر، روح وفا
 
تویی آن اولین ولی فقیه
در زمان امام کرب و بلا
 
این قصیده دگر کنم کوتاه
با تمام قصور ای والا
 
دامنت را به گریه می گیرم
تا نمایی برات ما امضا
 
نذر کردم اگر رسیدم من
زنده در آن حریم و صحن و سرا
 
هر قدم نام تو فقط ببرم
تا کنم در حرم به پا غوغا
 
در شب عید خواهشی دارم
می پذیری ز نوکرت آیا
 
آبرودار بر گل نرگس
بنما تو سفارش ما را
 
از حبیبم بخواه برگردد
از سفر آن امام خوبی ها
 
با تمام وجود می گویم
اعتقادم میان لوح قضا
 
کافر عشقم و خراب خراب
عاشق زینبم به اذن شما
 
قاسم نعمتی


[ پنج شنبه 91/12/24 ] [ 10:47 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 112
کل بازدیدها: 1174924