سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

حواله ی بال و پر

دردی به سینه هست که خاکسترم کند
در دستهای محکم تو مضطرم کند

خشکم کند به شعله ی این داغ ماندنم
با ابرهای اشک بیاید ترم کند

آه ای خدا به عمّه چه گویم که لحظه ای
بالم دهد، رها کُنَدم، باورم کند

من می پرم خدا کند او تیغ خویش را
جای عمو حواله ی بال و پرم کند

***
قیچی زد و برید و مرا تکّه تکّه کرد
اصلاً اراده کرد گلی پرپرم کند

حالا که من به سینه ی زخمش رسیده ام
بگذار، دست های کسی بی سرم کند

علیرضا لک


[ یکشنبه 91/8/21 ] [ 10:16 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 106
کل بازدیدها: 1174713