سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

اجازه

بهترین بنده ی خدا زینب
هل اتی زینب انّما زینب
ریشه ی صبر انبیا زینب
زینبا، زینبا، و یا زینب
 
بانی روضه های غم زینب
تا ابد مبتلای غم زینب
 

گفت ای مصطفای عاشورا
ای فدای تو زینب کبری
تو علی هستی و منم زهرا
پس فدایت تمام پهلوها
 
سر خواهر فدای این سر تو
همه ی ما فدای اکبر تو

 
گفت: ای شاه ما، اجازه بده
حضرت کربلا اجازه بده
جان این بچّه ها اجازه بده
جان این دو بیا اجازه بده
 
قبل از آنکه سر تو را ببرند
این سر خواهر تو را ببرند

 
من هوای تو را به سر دارم  
به هوای تو بال و پر دارم  
از غریبی تو خبر دارم  
دو پسر نه، دو تا سپر دارم
 
زحمتم را بیا به باد مده  
اشتیاق مرا به باد مده

 

در دل خیمه خسته اند این دو
سر راهت نشسته اند این دو  
دل به لطف تو بسته اند این دو  
با بزرگان نشسته اند این  دو
 
این دو با یار تو بزرگ شده اند
با علمدار تو بزرگ شده اند

 
در کرم، سائلی به دست آور
زین دو تا حاصلی به دست آور
سپر قابلی به دست آور
«تا توانی دلی به دست آور»
 
«دل شکستن هنر نمی باشد»
نظرت هم اگر نمی باشد

 
ای فدایت تمامی سرها  
سر چه باشد به پای دلبرها
از چه در اشتیاق خواهر ها  
تو نظر می کنی به دیگرها
 
آخرش یا اجازه می گیرم
یا همین کنج خیمه می میرم

 
ای برادر اشاره ای فرما
ذوقشان را نظاره ای فرما  
رد مکن - راه چاره ای فرما
لااقل استخاره ای فرما
 
شاید این بچّه های من بروند
شاید این دو به جای من بروند

 
زار و گریان مکن مرا جانا
ردّّ احسان مکن مرا جانا
مو پریشان مکن مرا جانا  
باز طوفان مکن مرا جانا
 
ورنه نیزه به دست می گیرم
جان هر آنچه هست می گیرم

 
تو اگر مبتلا شوی چه کنم؟
پیش چشمم فدا شوی چه کنم؟
پیش من سر جدا شوی چه کنم؟
کشته ی زیر پا شوی چه کنم?
 
وای اگر حنجرت شکسته شود  
پیش من پیکرت شکسته شود


این دلم کوه غم شود بد نیست
قدّ من گر که خم شود بد نیست
رفتنت دیر هم شود بد نیست
چند تا نیزه کم شود بد نیست

این دو که روبروی تو هستند
پیشمرگ گلوی تو هستند

علی اکبر لطیفیان


[ چهارشنبه 91/8/17 ] [ 7:33 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 125
کل بازدیدها: 1175200