سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

لشگر زینب

بغض نگاه خسته ی تو ای مسیح من
مانند سنگ شیشه ی قلب مرا شکست
دار و ندار زندگی ام نذر خنده ات
غصّه نخور که لشگر زینب هنوز هست

در راه پاسداری آئین کردگار
عمریست در کنار شما ایستاده ام
این بچّه های دسته گلم را ز کودکی
من با وضو و حبّ شما شیر داده ام

سرمست باده های طهورائی تواند
شمشیر دست هر دویشان تیز و صیقلی است
پروانه وار منتظر اذن رفتنند
رمز شروع حمله شان ذکر یا علی است

عباس گفته: خواهر من! مرحبا به تو
این مردهای کوچک تو شیر شرزه اند
مبهوت سبک جنگ و رجزهایشان شدم
شاگرد های اوّل پرتاب نیزه اند

گفتم به بچّه های عزیزم که تا ابد
غمگین زخم سینه ی یک یاس پرپرم
تا آخرین نفس به عدو تیغ می زنید
با نیّت تلافی سیلی مادرم

در آزمون صبر و محن مادر شما
با نمره ی قبولی تان گشت رو سپید
در دفتر کرامت من، دست حق نوشت
ای دختر شهید، شدی مادر شهید

وحید قاسمی


[ سه شنبه 91/8/16 ] [ 10:23 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 83
بازدید دیروز: 102
کل بازدیدها: 1176548