سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

امشب دوباره بنده ی خوب خدا شدم
چون که دخیل اسم امام رضا شدم

شیطان مرابه وادی غفلت کشانده بود
نام تو را که بردم از این خواب پا شدم

دیدم کنار سفره ی زهرا نشسته ام
در بین زائران تو وقتی که جا شدم

لطفت گرفت دست مرا از همان شبی
که زائر همیشه ی این کوچه ها شدم

یک بار در حریم شما گریه کردم و
یک عمر با دعای شما با صفا شدم

وقتی که آمدم حرم مشهدالرضا
دیدم که زائر حرم کربلا شدم

وقتی برات کرب و بلا می شود گرفت
پس از غبار صحن شفا می شود گرفت


صبح حریم تو به سحر طعنه می زند
صحن وسرای تو به گهر طعنه می زند

سنگ حریم تو که کف پای زائراست
هرثانیه به سنگ حجر طعنه می زند

این صحبت ستاره و خورشید و ابر هاست
ولله گنبدت به قمر طعنه می زند

شیرینی زیارت تو چیز دیگریست
طعم زیارتت به شکر طعنه می زند

نقش ونگارهای ضریح قشنگ تو
ب واژه های ناب هنر طعنه می زند

بر پایه های عرش و بلندای نه فلک
گلدسته های توست اگر طعنه می زند

یوسف جمالها به رخت غبطه می خورند
با دیدن ضریح تو انگشت می بُرند


لعل لب تو گوهر موسی بن جعفر است
اشک تو مثل باده و چشم تو ساغر است

هرکس که در حیاط شما آب خورده است
می گوید آب صحن شما جام کوثر است

یوسف اگرچه اینهمه زیبا و دیدنیست
امّا جمال فاطمی ات دیدنی تر است

از دیشبی که دامنتان را گرفته ام
شکر خدا مریض من امروز بهتر است

از عالمان کشور شیعه شنیده ام
با کربلا زیارت مشهد برابر است

تو پاره ی تنی به نبی مثل فاطمه
این حرف من که نیست حدیث پیمبر است

امشب دوباره دیدم حدیث جواد را:
«بابای من زیارتش از کعبه برتر است»

آقا طواف کعبه اگر هفت مرتبه است
قطعاً طواف کوی شما هشت مرتبه است


آقا خوشا به حال کسی که کنار توست
ایران نه عرش و فرش در این سایه سار توست

خورشید هم به خاک حرم  بوسه می زند
از صبح تا غروب فقط در جوار توست

می آید و به خاک حرم سجده می کند
این هم یکی ز معجزه های غبار توست

از آن زمان که صاحب صحن و حرم شدی
درحسرت نگاه به سنگ مزار توست

تو آمدی و صاحب ایران ما شدی
پس هرچه عزّتست فقط اعتبار توست

ایران ما به کلّ جهان فخر می کند
این سربلندی و شرف و ناز کار توست

عشقت اگر نبود که ایمان نداشتیم
آقای من بدون تو سلطان نداشتیم


ما را برای نوکری خود سوا کنید
با یک نگاه قلب مرا با صفا کنید

ما زخم خورده ایم، به یمن حضورتان
درد دل شکسته ی ما را دوا کنید

کی می شود که با مدد صاحب الزّمان
در سینه ی بقیع ضریحی بنا کنید

کی می شود که مثل حریم قشنگتان
گلدسته ی امام حسن را طلا کنید

امشب بحقّ چادر خاکیّ فاطمه
آقا گره ز کار من خسته وا کنید

در روضه های خاصّتان یا ابالحسن
یکبار هم شده منِ بد را صدا کنید

ما آمدیم باز صدایت کنیم که
ما را دوباره راهی کرب و بلا کنید

بوی محرم است که از دور می رسد
فصل زمینه نوحه دم و شور می رسد

             مهدی نظری


[ چهارشنبه 91/7/5 ] [ 10:1 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 84
بازدید دیروز: 173
کل بازدیدها: 1176331