سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

 
عارف اگر ز شعشعه ی هو تو را شناخت
سالک ز قدر و منزلت "او" تو را شناخت

بیدل به خلق و خوی خداجو تو را شناخت
من بنده ی کسی که چو آهو تو را شناخت

پیچید چو نی نوای تو در بند بندمان
یا ثامن الائمّه رها کن ز بندمان


خورشید با جمال جمیلت جمیل نیست
بر درگه جلال تو گردون جلیل نیست

جایی که همرکاب تو غیر از "خلیل" نیست
دیگر مجال پر زدن جبرئیل نیست

وقتی به محضر تو شرفیاب می شوم
از شرم شعله می کشم و آب می شوم


کوثر پیاله ای ز شراب طهور توست
طور شهود پرتو فاش ظهور توست

سینای جلوه شاهد نور حضور توست
خورشید هم از آینه داران نور توست

چشمم که محو حُسن ملیح تو می شود
اشکم دخیل بند ضریح تو می شود


خواهی بخوان به پیشم و خواهی جواب کن
یا لطف کن به حال دلم یا عتاب کن

یا بیش از این خراب غمت را خراب کن
امّا مرا ز زمره ی یاران حساب کن

مپسند بار خواهش ما را به ذمّه ات
سوگند می دهم به جواد الائمّه ات


آن زائرم که آمده با دست خالی ام
رحمی به دل شکستگی و خسته حالی ام

بال و پری ببخش به بی دست و بالی ام
کز شاعران حضرت مولی الموالی ام

پرواز را ز خاطر خود برده ایم ما
هر چند زنده ایم ولی مرده ایم ما


هر جا که می رویم خیال تو می کنیم
در باغ گل خیال مجال تو می کنیم

صدها غزل نثار غزال تو می کنیم
با این بهانه یاد وصال تو می کنیم

تا لطف خویش بیشتر از پیش کرده ای
ما را کبوتر حرم خویش کرده ای

استاد محمد علی مجاهدی "پروانه"


[ شنبه 91/7/1 ] [ 3:45 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 82
بازدید دیروز: 173
کل بازدیدها: 1176329