سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

نشست گرد و غبار و صدای او برخاست

عمو بیا که اجل در کنار من؛ اینجاست

 

بیا که قبل شهادت تو را ببینم سیر

بیا که پیش تو مردن برای من زیباست

 

بیا ببین دم آخر که از شکاف لبم

چقدر چشمه‌ی احلی‌مِنَ‌العسل پیداست

 

بخار می‌شود از فرط تشنگی زِرِهم

از عشق تو ز وجودم حرارتی برپاست

 

کنار من بنِشین و مرا تماشا کن

سر شکسته‌ی من روی دامن باباست

 

ببین به روزم عموجان عدو چه آورده

که نوجوان حریم تو هم‌قدِ سقّاست

سید محمد جوادی


[ پنج شنبه 93/8/8 ] [ 10:52 صبح ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 38
بازدید دیروز: 107
کل بازدیدها: 1174507