سلام با چند شعر
به روزم
_____
1)شب خنجر آبديده دارد در دست
خورشيد به خون طپيده دارد در دست (غلامرضا کافي)
_____
2)مزن به سينه ي من دست رد، نبايد ديد
برادري به دلش اين همه شرر دارد (حامد خاکي)
_____
3)آسمان اشک شوق مي باريد
عشق روي زمين قدم مي زد (حامد خاکي)
_____
4)تمام درد دلت را كه از سفر گفتي
گمان كنم كه دلت سوخت مختصر گفتي (حامد خاکي)
_____
5)ديگر خداحافظ، حلالم کن علي جان
جان تو جان بچه ها کاري نداري؟ (حامد خاکي)
_____
6)همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد
غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد (قاسم نعمتي)
_____
7)با ياد روز حادثه ها گريه مي کنم
از خوف خشم و قهر خدا گريه مي کنم (حسين ايماني)
_____
8)گويا که حرم نداشتن ارث شماست
بي مرقد و بي صحن وسرايي قاسم (قاسم نعمتي)
_____
9)گودال قتلگاه پر از بوي سيـــــــب بود
تنـــها تر از مسيح، کسي بر صليب بود (عليرضا قزوه)
_____
10)تا دهد صبح ازل هديه به سلطان ابد
بر سر دست برد نعش علي اکبر خويش (سيد محمد علي رياضي يزدي)
_____
11).......
_____
بفرماييد
منزل خودتونه
_____
باعلي ياعلي مددي